شما صبح از خواب بیدار میشوید، دندانهای خود را مسواک میزنید و آماده رفتن به محل کار میشوید. در محل کار به هنگام نوشیدن چای، لپ تاپ را باز میکنید. قصد خواندن اخبار را ندارید. اما میخواهید نگاهی به صندوق پستی الکترونیکی خود بیندازید. در حال پیمایش نامه های الکترونیکی دریافت شده، به ایمیلی که یکی از دوستان شما برایتان ارسال کرده است، برمی خورید. موضوع نامه ارسالی این است : «واقعاً چطور این اتفاق افتاده است؟»
از روی کنجکاوی نامه دریافتی را باز کرده و ویدئو داخل ان را تماشا میکنید و روز شما خراب میشود.
موضوع ویدئو در خصوص سرقت از کسی، تصادف خودرو، پرت شدن کسی از جایی و یا یک نزاع دسته جمعی است.
بلافاصله ذهن شما هرچند نمیتواند در این خصوص کمکی کند اما این سؤال را مطرح میکند : «در جهان چه شده است؟»، «چرا زندگی این قدر ناعادلانه است؟»، «چرا اتفاقات بد برای مردم بی گناه اتفاق میافتد؟»، «چرا جنایات رخ میدهد؟»، «چرا برخی افراد هر عملی را که میخواهند انجام میدهند؟»، «آیا ما نمیتوانیم در صلح زندگی کنیم؟»، «اگر این اتفاق برای من یا نزدیکانم رخ دهد باید چه عکسالعملی انجام دهم؟». اتفاقات تأسف برانگیز و موارد منفی در زندگی رخ میدهند و غیر قابل اجتناب میباشند. رخداد اینگونه حوادث و حتی مشاهده آن برای برخی افراد میتواند منجر به بیماریهای روانی نظیر افسردگی نیز شود.
حال چه باید کرد؟
یادتان باشد با توجه به جمعیت ۷ میلیارد نفری انسانها و تفاوتهای فرهنگی و نژادی، همواره موضوعی جهت درگیری بین انسانها وجود دارد. همه ما سعی میکنیم زندگی خود را داشته و خوشحال باشیم. در این دنیایی آکنده از تفاوتها، وجود اینگونه مشکلات اجتماعی طبیعی است. اما در کنار این موضوع هر یک از ما در محدوده ای که در آن زندگی میکنیم با چالشهایی نیز روبرو میباشیم که اثرات منفی آن ناخودآگاه به ما منتقل میشود. در این حین میبایست تمامی سعی خود را انجام دهیم تا این اثرات منفی وارد زندگی ما نشوند. برای مثال با توجه به روند مهاجرت به پایتخت در طی سالیان، آیا تفاوتهای فرهنگی موجود در شهر تهران با شهرستانی با جمعیت متوسط مانند کاشان قابل مقایسه است؟ آیا نوع درگیریها در دو شهر از یک نوع میباشد؟ قطعاً جواب شما خیر است. حال جهانی را با جمعیت ۷ میلیارد نفری و انبوهی از زبانها، آیینها، مذاهب، رنگها و… تصور کنید. آیا به نظر شما امکان تفاوت سلیقه در بین این افراد وجود ندارد؟
در این بخش ۴ راه برای مقابله با ذهنیت منفی را به شما معرفی میکنیم.
الف) قوی باشید و از خیالات بیهوده جلوگیری کنید.
برای مقابله با ورود اثرات منفی اتفاقات روزمره مجبور به انتخاب آگاهانه شادی میباشید. خیالاتی نباشید، طوری که هر مطلبی که میخوانید یا تصویری که میبینید، احتمال رخداد آن را برای خود پیش بینی کرده و در ذهن خود به مبارزه با آن مشغول شوید. در این صورت به سادگی استرس و نگرانی را به خود وارد میکنید. این کار موجب افزایش ذهنیت منفی نسبت به وقایع مشابهی که شاید تا اندازه ای شبیه به این موضوع باشند را نیز در شما ایجاد میکند. محققان به این نتیجه رسیدهاند که مردم گمان میکنند باید انتظار اتفاق منفی داشته باشند، تا بتوانند در زمان وقوع با آن مقابله کنند. در صورتی که با این موضوع در ذهن شما به صورت یک مشکل برخورد شود و نه یک نگرانی، این کار مشکلی برای شما ایجاد نمیکند. مشکل از زمانی برای شما آغاز میشود که اتفاق بدی که برای شخص دیگری روی داده تبدیل به یک موضوع چالشی در ذهن شما شود. اگر شما به این اتفاق به شکل یک مسئله نگاه کنید که راه حلهای خاص خود را به لحاظ پیشگیری نیز دارد، از ورود اثرات منفی آن به ذهن خود تا حدود زیادی کاستهاید.
ب) مانع ورود افکار منفی به ذهن خود شوید.
این یک موضوع شناخته شده است که مردم علاقمند به خواندن اخبار بد و تکان دهنده هستند. در واقع اخبار ناخوشایند نسبت به اخبار مثبت سرگرم کننده تر هستند. از این رو مردم کنجکاو به یافتن اخبار منفی هستند. انتخاب اخبار یا تصویر یا فیلم و … ناخوشایند کاملاً آگاهانه صورت میگیرد. پس چرا آگاهانه مطالعه و مشاهده این نوع ورودیهای منفی را متوقف نکنیم؟ چون تیتری جذاب برای آن انتخاب شده یا تصویر هیجان برانگیزی در آن وجود دارد، دلیلی برای مطالعه و یا مشاهده موضوعی منفی نیست. اگر احساس میکنید با خواندن مطلبی یا مشاهده تصویری احساس بدی در اعماق وجود شما ایجاد میشود، تلاشی جهت بازگشایی آن مطلب یا تصویر نکنید.
ج) انرژی خود را برای کمک به بهبود محیط اطراف خود متمرکز کنید.
شما در طی شبانه روز با افراد متفاوتی برخورد دارید. هر یک از این افراد دارای خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی میباشند. اگر سعی کنید در زمان برخورد اثر مثبتی در آنها ایجاد کنید، به تدریج این ذهنیت مثبت در اطرافیان شما پخش خواهد شد و مجدداً در زمانی دیگر به سمت شما باز خواهد گذشت. به این شکل فکر نکنید که شما فقط یک نفر هستید و نمیتوانید در وضعیت کنونی جهان اطراف خود تغییری ایجاد کنید. از سویی دیگر این بدان معنی نیز نیست که رهبر یک جنبش باشید و تمام زمان خود را صرف فعالیتهای داوطلبانه کنید. ایده اصلی در این خصوص ورد شما به وضعیتی مثبت است. زمانی که ذهن شما درگیر گسترش این ذهنیت به اطرافیانتان باشد قطعاً راه نفوذی برای ذهنیت منفی باقی نمیماند.
د) نیکی و شادی نیز در این جهان وجود دارد.
تنها نیمه خالی لیوان را نگاه نکنید. علاوه بر بدی، خوبی و خوشبختی نیز در این دنیا وجود دارد. عشق والدین به فرزندشان، کمک کردن به شخصی جهت شکوفا شدن استعدادش، عبور دادن یک نابینا از خیابان و … از این دسته موارد در اطراف ما بسیار وجود دارد. تنها بایست راه ورود ذهنیت منفی را سد کرده و ببندیم. خود و ذهنتان را به ورود امواج مثبت و ایستادگی در مقابل ورود امواج منفی عادت دهید.
مطلب فوق با نگاهی به مقاله ای منتشر شده در سایت PicktheBrain نوشته شده است.
چگونه این موضوع را در خود نهادینه کنیم؟
۱- تعداد دفعات مراجعه جهت بدست آوردن خبر از ورودیهای مختلف خبری نظیر روزنامه، وبسایتها، دوستان و … را در روز به ۳۰% کاهش دهید. این کاهش را هر روز تا جایی که به طور درونی احساس کنید سبکتر و آرامتر شده اید، ادامه دهید.
۲- فکر کنید چگونه می توانید به اطرافیان خود کمک کنید. طوریکه احساس خوبی در آنها ایجاد شود.
۳- اتفاقات مثبت و خاطرات زیبای زندگیتان را در ذهن خود مرور کنید.